درسی از روبرت دو ونسنزو

 درسی از روبرت دو ونسنزو

عکس روبرت دو ونسنزو - داستان کوتاه آموزنده از روبرت دو ونسنزو
روزی روبرت دو ونسنزو گلف‌باز بزرگ آرژانتینی پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن می‌شود تا آماده رفتن شود.
پس از ساعتی او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می‌رفت که زنی به وی نزدیک می‌شود.
زن پیروزی‌اش را تبریک می‌گوید و سپس عاجزانه می‌گوید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالای بیمارستان نیست و...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید اسماعیل هاشمی

اتوبوس مدرسه

 اتوبوس مدرسه

مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌برد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می‌شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می‌شود: «حداکثر ارتفاع سه متر»
ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود، ولی چون راننده قبلاً این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می‌شود، اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می‌شود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می‌کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید اسماعیل هاشمی

مرده ای در تابوت


مرده‌ای در تابوت

یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی را در تابلو اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود:
دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت! شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات برگزار می‌شود دعوت می‌کنیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید اسماعیل هاشمی

شما را چگونه می شناسند ؟

«آلفرد نوبل» که بود؟



«آلفرد نوبل»داستان کارخانه‌داری افسرده است که دینامیت را اختراع می‌کند اما در نیمه راه متنبه می‌شود و سرمایه‌اش را صرف بنیان نهادن مهم‌ترین جایزه‌ جهانی در حوزه‌های ادبیات، اقتصاد‌، پزشکی‌، فیزیک، شیمی و صلح می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید اسماعیل هاشمی